شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*********
دشت پر از گل:
قرار بود توی یه روز زیبای آفتابی، مریم کوچولو و خانواده اش برای تفریح برن به دل طبیعت... اونا به یه دشت زیبا و سرسبز و پر گل رسیدن و وسایلشون رو پهن کردن... بعد از مدتی که از نشستن خانواده مرسم گذشت ، چندتا خانواده دیگه هم رسیدن... اون روز همه بچهها با هم دوست شده بودن و بازی می کردن و کلی بهشون خوش گذشت …..
درخت سیب خوشحال:
توی یه باغ پر از درخت های مختلف میوه، درخت سیب مهربونی بین درخت ها زندگی می کرد.
درخت سیب، هر روز صبح به درختان و پرنده ها، ابرها و گل ها سلام می کرد.
پرنده ها لا به لای شاخ و برگ درخت سیب لونه درست می کردن. درخت سیب مهربون هم هر روز سیب هاش رو به همه تعارف می کرد و همه از سیب های خوشمزه و آبدار درخت می خوردن و لذت می بردن. اما باد از این همه مهربونی تعجب کرده بود و دوست نداشت همه به درخت سیب توجه کنن ...
آقا گاوه و آقا اسبه:
آقا گاوه و آقا اسبه، خیلی زیاد کار می کردن و خیلی خسته می شدن. یه روز یه کلاغ که از دور به اون ها نگاه می کرد، متوجه شد تمام بدن اسب عرق کرده اما روی بدن گاو هیچ عرقی ننشسته. کلاغ پیش خودش فکر کرد اسب بیچاره چقدر کار میکنه و آقا گاوه هیچ زحمتی نمی کشه اما ....
*******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوید؛ پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
*********
دشت پر از گل:
قرار بود توی یه روز زیبای آفتابی، مریم کوچولو و خانواده اش برای تفریح برن به دل طبیعت... اونا به یه دشت زیبا و سرسبز و پر گل رسیدن و وسایلشون رو پهن کردن... بعد از مدتی که از نشستن خانواده مرسم گذشت ، چندتا خانواده دیگه هم رسیدن... اون روز همه بچهها با هم دوست شده بودن و بازی می کردن و کلی بهشون خوش گذشت …..
درخت سیب خوشحال:
توی یه باغ پر از درخت های مختلف میوه، درخت سیب مهربونی بین درخت ها زندگی می کرد.
درخت سیب، هر روز صبح به درختان و پرنده ها، ابرها و گل ها سلام می کرد.
پرنده ها لا به لای شاخ و برگ درخت سیب لونه درست می کردن. درخت سیب مهربون هم هر روز سیب هاش رو به همه تعارف می کرد و همه از سیب های خوشمزه و آبدار درخت می خوردن و لذت می بردن. اما باد از این همه مهربونی تعجب کرده بود و دوست نداشت همه به درخت سیب توجه کنن ...
آقا گاوه و آقا اسبه:
آقا گاوه و آقا اسبه، خیلی زیاد کار می کردن و خیلی خسته می شدن. یه روز یه کلاغ که از دور به اون ها نگاه می کرد، متوجه شد تمام بدن اسب عرق کرده اما روی بدن گاو هیچ عرقی ننشسته. کلاغ پیش خودش فکر کرد اسب بیچاره چقدر کار میکنه و آقا گاوه هیچ زحمتی نمی کشه اما ....
*******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوید؛ پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
40:12
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان