شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
شاپرک و بوته گل سرخ
در یه روز قشنگ بهاری، توی یه دشت پُر از گل، روی یه بوتهی گل سرخ، شاپرک کوچولویی به دنیا اومد. خانم شاپرک نگاهی به بچهاش انداخت، شاپرک کوچولو خیلی قشنگ بود. اون با باز کردن چشماش، به مادرش سلام کرد و به اطرافش نگاه کرد. عجب جای زیبایی!...
میوههای پاییزی:
توی یه باغ پاییزی بزرگ و خوشرنگ، پُر بود از میوههای خوشمزه. یه روز که میوههای پاییزی مشغول حرف زدن با همدیگه بودن، «سهیل کوچولو» برای چیدن میوهها رفت اونجا. درخت «خرمالو» بهش گفت که موقع بالا رفتن از درختان مراقب شاخههاشون باشه...
مردی که می خواست کوه را جابجا کند:
مردی که خود را معلم معرفی کرده بود، برای سفر و گشت و گذار از شهر خود بیرون رفت...
او به دهکدهها و شهرهای بسیاری رفت و به شیوههای گوناگون از اعتماد مردم سوءاستفاده کرد تا بتواند جایی برای خواب و چیزی برای خوردن پیدا کند.
مرد روزی وارد یک دهکدهی بسیار زیبا شد. او از آبوهوا و مردم دهکده خیلی تعریف کرد. مردم از او خیلی خوششان آمد و غرق صحبتهای او شدند...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
شاپرک و بوته گل سرخ
در یه روز قشنگ بهاری، توی یه دشت پُر از گل، روی یه بوتهی گل سرخ، شاپرک کوچولویی به دنیا اومد. خانم شاپرک نگاهی به بچهاش انداخت، شاپرک کوچولو خیلی قشنگ بود. اون با باز کردن چشماش، به مادرش سلام کرد و به اطرافش نگاه کرد. عجب جای زیبایی!...
میوههای پاییزی:
توی یه باغ پاییزی بزرگ و خوشرنگ، پُر بود از میوههای خوشمزه. یه روز که میوههای پاییزی مشغول حرف زدن با همدیگه بودن، «سهیل کوچولو» برای چیدن میوهها رفت اونجا. درخت «خرمالو» بهش گفت که موقع بالا رفتن از درختان مراقب شاخههاشون باشه...
مردی که می خواست کوه را جابجا کند:
مردی که خود را معلم معرفی کرده بود، برای سفر و گشت و گذار از شهر خود بیرون رفت...
او به دهکدهها و شهرهای بسیاری رفت و به شیوههای گوناگون از اعتماد مردم سوءاستفاده کرد تا بتواند جایی برای خواب و چیزی برای خوردن پیدا کند.
مرد روزی وارد یک دهکدهی بسیار زیبا شد. او از آبوهوا و مردم دهکده خیلی تعریف کرد. مردم از او خیلی خوششان آمد و غرق صحبتهای او شدند...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
48:16
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه