display result search
شب رویایی 545
شب رویایی برنامه‌ای است که هم‌زمان در برنامه‌ی کاربردی و پایگاه اینرنتی ایرانصدا و شبکه‌ی تلویزیونی پویا پخش می‌شود. شما می‌توانید این برنامه را از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 21:30 تا در شبکه‌ی پویا ببینید. با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام. براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم.
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه‌ها سفر می‌کنیم.
با برنامه شنیدنی «شب رویایی» همراه شماییم.
***
⭕️ عبدالمطلب و نوه‌اش
«عبدالمطلب» پیرمردی باایمان و درستکار بود. همه‌ی مردم به حرف او گوش می‌کردند. او چند پسر داشت که شهر مکه را اداره می‌کردند. «عبدالله» پسر «عبدالمطلب» صاحب یک پسر شد. عبدالمطلب از دیدن نوه‌اش خیلی خوشحال بود. «عبدالمطلب» اسم نوه‌اش را «محمد» گذاشت... .
⭕️ گل سرخ و کاکتوس
کاکتوس در خانه نشسته بود و به خورشید نگاه می‌کرد که صدای گل سرخ را شنید. گل سرخ که تا حالا کاکتوس ندیده بود و از دیدن خارهای کاکتوس تعجب کرده بود، شروع کرد به مسخره‌کردن او! کاکتوس هم ناراحت شد!
⭕️ مرغ دانا و جوجه‌‌های بازیگوش
در دشتی دور، در روستایی قدیمی، مرغی دانا و دوراندیش زندگی می‌کرد. او سه جوجه‌ی ناز و قشنگ داشت که تازه سر از تخم درآورده بودند و خیلی هم سروصدا و جیک‌جیک می‌کردند. خانم‌مرغه از شنیدن جیک‌جیک آنها لذت می‌برد و خدا را شکر می‌کرد.
*******
ادامه این داستان‌ها را می‌توانید در این قسمت از برنامه بشنوید.
برنامه‌ی «شب رویایی»، به تهیه‌کنندگی آتی جان‌افشان، در شبکه‌ی رادیویی ایرانصدا تولید شده است.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام. براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم.
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه‌ها سفر می‌کنیم.
با برنامه شنیدنی «شب رویایی» همراه شماییم.
***
⭕️ عبدالمطلب و نوه‌اش
«عبدالمطلب» پیرمردی باایمان و درستکار بود. همه‌ی مردم به حرف او گوش می‌کردند. او چند پسر داشت که شهر مکه را اداره می‌کردند. «عبدالله» پسر «عبدالمطلب» صاحب یک پسر شد. عبدالمطلب از دیدن نوه‌اش خیلی خوشحال بود. «عبدالمطلب» اسم نوه‌اش را «محمد» گذاشت... .
⭕️ گل سرخ و کاکتوس
کاکتوس در خانه نشسته بود و به خورشید نگاه می‌کرد که صدای گل سرخ را شنید. گل سرخ که تا حالا کاکتوس ندیده بود و از دیدن خارهای کاکتوس تعجب کرده بود، شروع کرد به مسخره‌کردن او! کاکتوس هم ناراحت شد!
⭕️ مرغ دانا و جوجه‌‌های بازیگوش
در دشتی دور، در روستایی قدیمی، مرغی دانا و دوراندیش زندگی می‌کرد. او سه جوجه‌ی ناز و قشنگ داشت که تازه سر از تخم درآورده بودند و خیلی هم سروصدا و جیک‌جیک می‌کردند. خانم‌مرغه از شنیدن جیک‌جیک آنها لذت می‌برد و خدا را شکر می‌کرد.
*******
ادامه این داستان‌ها را می‌توانید در این قسمت از برنامه بشنوید.
برنامه‌ی «شب رویایی»، به تهیه‌کنندگی آتی جان‌افشان، در شبکه‌ی رادیویی ایرانصدا تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
44:12
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
