روزگاری مرغ ماهی خوارِ محتاطی به نام بوتیمار بود. تا جایی که چند روزی گرسنگی و تشنگی می کشید و حتی آب نمی خورد و ماهی هم نمی گرفت تا مبادا آب رودخانه خشک شود و ماهی ها تمام شوند. چرا که که دلش می خواست دیگران هم از همه چیز استفاده کنند...
داستان « بوتیمار »، قصه ای است زیبا که خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای کودکان تعریف می کنند. بوتیمار مرغ ماهی خوارِ محتاطی بود که به همه کمک می کرد. مهربانی و خیرخواهی این پرنده تا آنجایی بود که خود چند روزی گرسنگی و تشنگی را تحمل می کرد و حتی آب نمی نوشید و ماهی هم نمی گرفت تا مبادا آب رودخانه خشک شود و ماهی ها تمام شوند. چرا که که دلش می خواست دیگران هم از همه چیز استفاده کنند. روزی کبوتری، گرفتاری عجیبی پیدا کرد. جوجه های کبوتر بسیار کوچک بودند و نمی توانستند پرواز کنند. روباه هم که در آن اطراف زندگی می کرد این موضوع را فهمیده بود. تا اینکه کبوتر از بوتیمار کمک گرفت...
داستان « بوتیمار »، قصه ای است زیبا که خانم مریم نشیبا همراه با نوه اش (گلاب)، برای کودکان تعریف می کنند. بوتیمار مرغ ماهی خوارِ محتاطی بود که به همه کمک می کرد. مهربانی و خیرخواهی این پرنده تا آنجایی بود که خود چند روزی گرسنگی و تشنگی را تحمل می کرد و حتی آب نمی نوشید و ماهی هم نمی گرفت تا مبادا آب رودخانه خشک شود و ماهی ها تمام شوند. چرا که که دلش می خواست دیگران هم از همه چیز استفاده کنند. روزی کبوتری، گرفتاری عجیبی پیدا کرد. جوجه های کبوتر بسیار کوچک بودند و نمی توانستند پرواز کنند. روباه هم که در آن اطراف زندگی می کرد این موضوع را فهمیده بود. تا اینکه کبوتر از بوتیمار کمک گرفت...
از ایرانصدا بشنوید
این داستان با زبانی ساده و روان به این موضوع اشاره دارد که با فکر، درایت و تصمیم گیری به موقع و درست، می توان بر مشکلات پیروز شد و در کارها به موفقیت دست پیدا کرد.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان