پارک توی خیابانی بود که تاب و سرسره و الاکلنگ داشت و هر روز بچه ها برای بازی می رفتند.
امیر کوچولو برای بازی به پارک رفت. اما بچه ها به او گفتند به ته صف برود و نوبت را رعایت کند. امیر منتظر شد و وقتی نوبتش شد هوا تاریک شده بود و مادر امیر به او گفت که دیگر وقت رفتن به خانه است...
داستان "تاب بازی" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
امیر کوچولو برای بازی به پارک رفت. اما بچه ها به او گفتند به ته صف برود و نوبت را رعایت کند. امیر منتظر شد و وقتی نوبتش شد هوا تاریک شده بود و مادر امیر به او گفت که دیگر وقت رفتن به خانه است...
داستان "تاب بازی" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:14
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه