قطار شهر بازی

  • 1 قطعه
  • 13:49 مدت زمان
  • 246 دریافت شده
در شهر بازی یک قطار بود که بچه ها سوار آن می شدند.
قطار وارد غار شهربازی می شد. توی غار یک اژدهای کوچولو بود که توی هوا فوت می کرد و از دهنش آتش بیرون می آمد.
بچه ها جیغ می کشیدند و می خندیدند.
اما قطار ما از زندگی اش راضی نبود. او یک آرزوی بزرگ داشت ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    بابا
  • کاربر مهمان
    مسخرههه ولی باحال
دسترسی سریع