هدیه ی گل ها

  • 1 قطعه
  • 12:33 مدت زمان
  • 120 دریافت شده
زمستان داشت می رفت که ننه پینه دوز به باغ و دشت رسید.
ننه پینه دوز برای گل ها لباس های رنگی می دوخت. او خیلی خوشحال بود.
گل ها هم دور تا دور او جمع می شدند و هر کدام یک سفارش می دادند. ننه پینه دوز هم می گفت: چشم چشم برای همه ی شما لباس می دوزم.
ننه پینه دوز از بس لباس دوخته بود خسته شده بود. او نخ و سوزنش را پیش گل ها جا گذاشته بود ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع