وزوزی

  • 1 قطعه
  • 10:02 مدت زمان
  • 51 دریافت شده
ننه کفشدوزک غصه دار بود.
او حال و حوصله ی حرف زدن و شوخی کردن نداشت. چون کسی از او نمی خواست تا برایش کفش بدوزد. اما همسایه ها اصلا خبر نداشتند.
خاله کفشدوزک پا درد داشت و نمی توانست دنبال کار بگردد.
وزوزی تصمیم گرفت تا به ننه کفشدوزک کمک کند و برایش کار پیدا کند ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع