تابستان بود و باد های و هو می کرد.
باد های و هو کرد و در خانه ی بی بی گل نشست.
بی بی حیاط را جارو کرده بود و داشت در ایوان خانه چای می خورد که ناگهان صدای باد را شنید.
باد رفت و رفت تا این که در لانه ی آقا کلاغه نشست ...
باد های و هو کرد و در خانه ی بی بی گل نشست.
بی بی حیاط را جارو کرده بود و داشت در ایوان خانه چای می خورد که ناگهان صدای باد را شنید.
باد رفت و رفت تا این که در لانه ی آقا کلاغه نشست ...
صداها
-
عنوانزمان
-
9:02
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه