علی کوچولو خیلی دلش می خواست یک جوجه ی زرد داشته باشد.
مادر به علی گفت که باید از جوجه مراقبت کند. به موقع به او آب و دانه بدهد. علی هم قول داد که مواظب جوجه اش باشد.
فرداشب پدر علی با یک جعبه ی کوچولو به خانه آمد ...
مادر به علی گفت که باید از جوجه مراقبت کند. به موقع به او آب و دانه بدهد. علی هم قول داد که مواظب جوجه اش باشد.
فرداشب پدر علی با یک جعبه ی کوچولو به خانه آمد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:27
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه