مادربزرگ سعید یک تسبیح با دانه های قرمز اناری داشت.
یک روز سعید به مادربزرگ گفت: کاشکی من هم یک تسبیح دانه اناری داشتم.
مادربزرگ به او گفت: تسبیح برای بازی نیست. برای ذکر گفتن است.
سعید معنی ذکر گفتن را نمی دانست ...
این برنامه به مناسبت محرم و عاشورا تهیه شده است.
یک روز سعید به مادربزرگ گفت: کاشکی من هم یک تسبیح دانه اناری داشتم.
مادربزرگ به او گفت: تسبیح برای بازی نیست. برای ذکر گفتن است.
سعید معنی ذکر گفتن را نمی دانست ...
این برنامه به مناسبت محرم و عاشورا تهیه شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
15:30
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه