علی کوچولو در دشت بزرگی داشت بازی می کرد که گله ای را دید.
او چوپان را دید که می گفت:
یک عمره من چوپانم
همراه گوسفندانم
می گذرم از صخره ها
از دشت و کو و صحرا
علی کوچولو با چوپان شروع کرد به حرف زدن. چوپان درباره فایده های شیر حرف زد ...
او چوپان را دید که می گفت:
یک عمره من چوپانم
همراه گوسفندانم
می گذرم از صخره ها
از دشت و کو و صحرا
علی کوچولو با چوپان شروع کرد به حرف زدن. چوپان درباره فایده های شیر حرف زد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:11
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه