باز هم شب می رسد چادر سیاه
در کنار بچه های بی پناه
می رسد از پشت کوه رو به رو
یک ستاره نیست در زنبیل او
می رسد با غصه طولانی اش
ماه روشن نیست بر پیشانی اش...
باز هم شب می رسد چادر سیاه
در کنار بچه های بی پناه
می رسد از پشت کوه رو به رو
یک ستاره نیست در زنبیل او
می رسد با غصه طولانی اش
ماه روشن نیست بر پیشانی اش
چشم هایش برتاثر مانده است
دست هایش پشت دامان مانده است
هست پیدا کاروانی داغدار
در دل این دشت های پُر غبار
باز امشب بی فروغه ماهتاب
رفته اند اینجا کبوترها به خواب
باز یک لالایی امشب گم شده
گوش کن آواز یک شب گم شده
می رسد با چشم های غرق خون
می شود مهمان دشت لاله گون
در نگاهش پرسشی بی انتهاست
راستی امشب علی اصغر کجاست
در کنار بچه های بی پناه
می رسد از پشت کوه رو به رو
یک ستاره نیست در زنبیل او
می رسد با غصه طولانی اش
ماه روشن نیست بر پیشانی اش...
باز هم شب می رسد چادر سیاه
در کنار بچه های بی پناه
می رسد از پشت کوه رو به رو
یک ستاره نیست در زنبیل او
می رسد با غصه طولانی اش
ماه روشن نیست بر پیشانی اش
چشم هایش برتاثر مانده است
دست هایش پشت دامان مانده است
هست پیدا کاروانی داغدار
در دل این دشت های پُر غبار
باز امشب بی فروغه ماهتاب
رفته اند اینجا کبوترها به خواب
باز یک لالایی امشب گم شده
گوش کن آواز یک شب گم شده
می رسد با چشم های غرق خون
می شود مهمان دشت لاله گون
در نگاهش پرسشی بی انتهاست
راستی امشب علی اصغر کجاست
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان