ترانهی کودکانه درمورد مهتاب
از آسمان آبی
خورشید رفت و خوابید
با خنده ماه روشن
جایش نشست و تایید
مهتاب قصه میگفت
از روستا دوباره
از کوه و دشت و جنگل
ابر و گل و ستاره
باد آمد و ترانه
آورد از لب رود
عطر شکوفه و گل
در دستهای او بود
از آسمان آبی
خورشید رفت و خوابید
با خنده ماه روشن
جایش نشست و تایید
مهتاب قصه میگفت
از روستا دوباره
از کوه و دشت و جنگل
ابر و گل و ستاره
باد آمد و ترانه
آورد از لب رود
عطر شکوفه و گل
در دستهای او بود
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه