چوپان دروغگو

  • 1 قطعه
  • 2:50 مدت زمان
  • 29 دریافت شده
ترانه درمورد چوپان دروغگو
تو یه روستای سرسبز و قشنگ
چوپونی با بره‌های رنگارنگ
گله‌هاشو همیشه می‌برد چرا
گاهی این‌طرف گاهی از اون‌ورا
یه روزی تنها بود و بی‌حوصله
به سرش زد با همه شوخی کنه
دوید این‌ور و اون‌ور
تو دشت و روستا داد و فریاد
آی کمک کمک که گرگ آمده
گرگ‌های وحشی و بزرگ
بره‌هامو خورده گوسفندامو کشته
آی مردم به دادم برسید آی بیچاره شدم
مردم ساده دست از کار کشیدن
دنبال گله‌ی چوپون دویدن
اما چوپونه یه گوشه وایستاده بود و قاه‌قاه می‌خندید
می‌دونید چرا؟
تو گله نبود از گرگ خبری
حتی از ردپای گرگ اثری
چوپونه همینطور می‌خندید و
مردم بیچاره رو مسخره می‌کرد
یه روزی باز حوصله‌ش سر رفته بود
دوباره خواست با همه شوخی کنه
دوباره شروع کرد
آی مردم به دادم برسید
گرگ اومده گرگ‌های وحشی و بزرگ
آی مردم
یه سرکی مردم ده کشیدن که ببینن راست می‌گه یا نه
ولی داشت دروغ می‌گفت باز به همه
دوباره کمک می‌خواست چند روز بعد
اما هیچ‌کس دیگه باور نمی‌کرد
همه از این کار زشتش ناراحت
گفتن این اذیتا داره خجالت
یه روزی راست راستی گرگ گله رو خورد
چند تا از بره‌هاشو دزدید و برد
اما چوپون هرچی داد می‌زد کمک
هیچ‌کسی نمی‌کشید حتی سرک
توی روستا نه دیگه گله‌ای داشت
نه دیگه روی لباش خنده‌ای داشت
دیگه چوپون دروغگو شده بود
دید سزای کارای زشتش رو زود

آهنگ ها

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع