یه شعر برای جوراب؛ جورابی که سوراخ بود.
کی بود، کی بود؟
جوراب بود
باز زیر تختخواب بود
گریه میکرد بیچاره:
«پاشنهی پام دوباره
سوراخ و پاره داره»
دیدم آروم نمیشه
گفتم: بیا! گفت: آخه روم نمیشه
نشستم و یه غصه هم نخوردم
رفتم نخ و سوزنمو آوردم
پارههاشو دوختم و بوسیدمش
صد تا نازش کردم و پوشیدمش
کی بود، کی بود؟
جوراب بود
باز زیر تختخواب بود
گریه میکرد بیچاره:
«پاشنهی پام دوباره
سوراخ و پاره داره»
دیدم آروم نمیشه
گفتم: بیا! گفت: آخه روم نمیشه
نشستم و یه غصه هم نخوردم
رفتم نخ و سوزنمو آوردم
پارههاشو دوختم و بوسیدمش
صد تا نازش کردم و پوشیدمش
کاربر مهمان