توی باغ شاتوت یه عنکبوت دیدم که یه تور روی سرش بود.
رفتم به باغ شاتوت
دیدم چی، یک عنکبوت!
عنکبوته تور میبافت
اینجور و اونجور میبافت
تور مال خواهرش بود
برای رو سرش بود
اون بالا بالا بالا
نشسته بودن اَبرا
وای آسمون سیاه بود
طوفان و باد تو راه بود
باغه پُر از صدا شد
شاخهها جابهجا شد
از روی شاخه، شاتوت
ریخت رو سر عنکبوت
عنکبوته با فریاد
از شاخه بیرون افتاد
دوید باد با هوهو
دوید دنبال او
عنکبوت اینجور اونجور
از باغه رفت با اون تور
رفتم به باغ شاتوت
دیدم چی، یک عنکبوت!
عنکبوته تور میبافت
اینجور و اونجور میبافت
تور مال خواهرش بود
برای رو سرش بود
اون بالا بالا بالا
نشسته بودن اَبرا
وای آسمون سیاه بود
طوفان و باد تو راه بود
باغه پُر از صدا شد
شاخهها جابهجا شد
از روی شاخه، شاتوت
ریخت رو سر عنکبوت
عنکبوته با فریاد
از شاخه بیرون افتاد
دوید باد با هوهو
دوید دنبال او
عنکبوت اینجور اونجور
از باغه رفت با اون تور
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه