دعوت میکنم شنوندهی سرود «قصهی عاشقی» باشید.
به سمت مدرسه میرفتی و ما
امید حس میکردیم تو نگاهت
همیشه میشد از دستای خالی
دعای خیرمون پشت و پناهت
کمک میکردی هر افتادهای رو
ولایی بودی و از جنس خدمت
بالاتر بود از سن تو رؤیات
که میگشتی به دنبال شهادت
یه روز باباش
به میدون رفت
خودش حالا
میونداره
هنوز این خاک
هنوز این شهر
به دل داغ جوون داره
به دل داغ جوون داره
به شوق دیدن روی تو هر روز
نگام تو کوچهها گرم عبوره
شب یلدای دوری از تو سخته
اگرچه آخرش صبح ظهوره
چه خوشحالم که میبینم هنوزم
به اهل عاشقی وصلی عزیزم
تو اوج نوجوونی رفتی اما
حالا الگوی یک نسلی عزیزم
حالا الگوی یک نسلی عزیزم
یه روز باباش
به میدون رفت
خودش حالا
میونداره
هنوز این خاک
هنوز این شهر
به دل داغ جوون داره
به دل داغ جوون داره
به سمت مدرسه میرفتی و ما
امید حس میکردیم تو نگاهت
همیشه میشد از دستای خالی
دعای خیرمون پشت و پناهت
کمک میکردی هر افتادهای رو
ولایی بودی و از جنس خدمت
بالاتر بود از سن تو رؤیات
که میگشتی به دنبال شهادت
یه روز باباش
به میدون رفت
خودش حالا
میونداره
هنوز این خاک
هنوز این شهر
به دل داغ جوون داره
به دل داغ جوون داره
به شوق دیدن روی تو هر روز
نگام تو کوچهها گرم عبوره
شب یلدای دوری از تو سخته
اگرچه آخرش صبح ظهوره
چه خوشحالم که میبینم هنوزم
به اهل عاشقی وصلی عزیزم
تو اوج نوجوونی رفتی اما
حالا الگوی یک نسلی عزیزم
حالا الگوی یک نسلی عزیزم
یه روز باباش
به میدون رفت
خودش حالا
میونداره
هنوز این خاک
هنوز این شهر
به دل داغ جوون داره
به دل داغ جوون داره
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

