تو بوی نرگس را میآوری برای من
چقدر دیر کردهای بیا سری به ما بزن
به خاک مژده دادهام که باز میرسد بهار
دوباره غنچه میکند درخت خشک انتظار
تو بوی نرگس را میآوری برای من
چقدر دیر کردهای بیا سری به ما بزن
به خاک مژده دادهام که باز میرسد بهار
دوباره غنچه میکند درخت خشک انتظار
به یک پرنده گفتهام که تازه میشود پرت
کسی ز راه میرسد و میشود تو باورت
ز راه می رسد کسی که دست می دهد به آب
و دستهای او پر از شقایق است و آفتاب
به یک پرنده گفتهام که تازه میشود پرت
کسی ز راه میرسد و میشود تو باورت
ز راه می رسد کسی که دست می دهد به آب
و دستهای او پر از شقایق است و آفتاب
شعر از ناصر کشاورز
چقدر دیر کردهای بیا سری به ما بزن
به خاک مژده دادهام که باز میرسد بهار
دوباره غنچه میکند درخت خشک انتظار
تو بوی نرگس را میآوری برای من
چقدر دیر کردهای بیا سری به ما بزن
به خاک مژده دادهام که باز میرسد بهار
دوباره غنچه میکند درخت خشک انتظار
به یک پرنده گفتهام که تازه میشود پرت
کسی ز راه میرسد و میشود تو باورت
ز راه می رسد کسی که دست می دهد به آب
و دستهای او پر از شقایق است و آفتاب
به یک پرنده گفتهام که تازه میشود پرت
کسی ز راه میرسد و میشود تو باورت
ز راه می رسد کسی که دست می دهد به آب
و دستهای او پر از شقایق است و آفتاب
شعر از ناصر کشاورز
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان