وقتی اذان مغرب
پیچید در خیابان
در من شکفت باغی
باغی به نام قرآن
وقتی اذان مغرب
پیچید در خیابان
در من شکفت باغی
باغی به نام قرآن
رفتم وضو گرفتم
در حوض توی مسجد
شد سینه ام پر از گل
از رنگ و بوی مسجد
باغی ز سبزه و گل
در چشم خود نشاندم
من در صف جماعت
رفتم نماز خواندم
شعر از: جعفر ابراهیمی
پیچید در خیابان
در من شکفت باغی
باغی به نام قرآن
وقتی اذان مغرب
پیچید در خیابان
در من شکفت باغی
باغی به نام قرآن
رفتم وضو گرفتم
در حوض توی مسجد
شد سینه ام پر از گل
از رنگ و بوی مسجد
باغی ز سبزه و گل
در چشم خود نشاندم
من در صف جماعت
رفتم نماز خواندم
شعر از: جعفر ابراهیمی
کاربر مهمان