گودون و مامان و بابا خیلی خوشحال بودن. گودون میگه که هیچ غمی نداشت، ولی یه روز یه اتفاق افتاد... .
گودون یه روز دید شکم مادرش خیلی بزرگ شده. او اول فکر کرد که مامانش یک توپ قورت داده، ولی پدر گودون بهش توضیح داد که بهزودی یه نینی کوچولو به خونهی اونها میآید... ولی بچهها، کنار اومدن با این اتفاق برای گودون اصلاً راحت نبود... .
گودون یه روز دید شکم مادرش خیلی بزرگ شده. او اول فکر کرد که مامانش یک توپ قورت داده، ولی پدر گودون بهش توضیح داد که بهزودی یه نینی کوچولو به خونهی اونها میآید... ولی بچهها، کنار اومدن با این اتفاق برای گودون اصلاً راحت نبود... .
از ایرانصدا بشنوید
مامان گودو داره یه نینی کوچولو میآره، ولی گودون اصلاً خوشحال نیست.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان