جک گاوشون رو با چند تا لوبیا عوض کرده... وای خدای من!
جک و لوبیای سحرآمیز از داستانهای قدیمی و کهن جهان است. جک نوجوانی است که با مادرش زندگی میکند و از دار دنیا فقط یک گاو دارند. مادرش از او میخواهد که گاو را به بازار ببرد و بفروشد. جک در راه بازار گاو را به پیرمردی در ازای چند دانه لوبیای سحرآمیز میفروشد. مادر جک که از موضوع عصبانی شده، لوبیاها را به بیرون پرت میکند.
صبح فردا، جک از ساقهی لوبیاهایی که رشد کرده و سر به فلک کشیدهاند، بالا میرود و وارد قصر غول میشود. او از خانهی غول مرغ تخمطلا و چنگی طلایی برمیدارد و پا به فرار میگذارد.
غول که خبردار میشود، او را تعقیب میکند، ولی مادر جک با تبر ساقهی لوبیا را قطع میکند و غول از بین میرود... .
جک و لوبیای سحرآمیز از داستانهای قدیمی و کهن جهان است. جک نوجوانی است که با مادرش زندگی میکند و از دار دنیا فقط یک گاو دارند. مادرش از او میخواهد که گاو را به بازار ببرد و بفروشد. جک در راه بازار گاو را به پیرمردی در ازای چند دانه لوبیای سحرآمیز میفروشد. مادر جک که از موضوع عصبانی شده، لوبیاها را به بیرون پرت میکند.
صبح فردا، جک از ساقهی لوبیاهایی که رشد کرده و سر به فلک کشیدهاند، بالا میرود و وارد قصر غول میشود. او از خانهی غول مرغ تخمطلا و چنگی طلایی برمیدارد و پا به فرار میگذارد.
غول که خبردار میشود، او را تعقیب میکند، ولی مادر جک با تبر ساقهی لوبیا را قطع میکند و غول از بین میرود... .
از ایرانصدا بشنوید
برای کودکان دبستانی
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان