دخترکوچولو صبح که بیدار می شد، فقط و فقط بازی می کرد.
او نه صبحانه می خورد، نه موهایش را شانه می کرد و نه دست و صورتش را می شست.
یک روز که داشت در حیاط بازی می کرد. شانه و حوله و مسواک با هم شروع به حرف زدن کردند.
آنها تصمیم گرفتند تا فکری کنند ...
او نه صبحانه می خورد، نه موهایش را شانه می کرد و نه دست و صورتش را می شست.
یک روز که داشت در حیاط بازی می کرد. شانه و حوله و مسواک با هم شروع به حرف زدن کردند.
آنها تصمیم گرفتند تا فکری کنند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:23
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه