درروزگاران قدیم مرد تاجری بود که دو گاو سیاه و سفید داشت.
مرد بازرگان با دو تا گاوش داشت می رفت که پای گاو سفید در یک باتلاق گیر کرد.
پای گاو زخمی شده بود. بازرگان مقداری پول به یک مرد روستایی داد تا از گاوش نگهداری کند ...
مرد بازرگان با دو تا گاوش داشت می رفت که پای گاو سفید در یک باتلاق گیر کرد.
پای گاو زخمی شده بود. بازرگان مقداری پول به یک مرد روستایی داد تا از گاوش نگهداری کند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:28
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه