علی و امیر، دوستانی بودند که در آخرین روز زمستان آدم برفیِ زیبایی درست کردند. در آخرین شب زمستان ننه سرما به آدم برفی گفت: باید فردا صبح از اینجا برویم تا بهار خانم بتواند به جای ما به اینجا بیاید. اما آدم برفی دوست داشت بهار را ببیند...
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که فصل های سال یکی پس از دیگری به ترتیب می آیند و می روند؛ و این چرخه همچنان ادامه دارد.
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که فصل های سال یکی پس از دیگری به ترتیب می آیند و می روند؛ و این چرخه همچنان ادامه دارد.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:47
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه