آشتی آشتی

  • 1 قطعه
  • 5:40 مدت زمان
  • 87 دریافت شده
توی باغچه بوی نعنا و تلخون می اومد. مامان مورچه یه دونه ارزن پیدا کرده بود و می خواست اون رو به لونه ببره. خورشید خانم به شدت می تابید. مامان مورچه خیلی گرمش شده بود. وقتی کنار بوته های ریحون رسید، همون جا نشست و با خودش گفت...
داستان «آشتی آشتی» از قدیمی ترین نشریه کودک و نوجوان ایران، «کیهان بچه ها» انتخاب و تهیه شده است. «گلچین قصه های کیهان بچه ها » یک همکاری جدید بین تولیدات چند رسانه ای ایرانصدا و کیهان بچه هاست که می توانید آن را در پایگاه کودک ایرانصدا بشنوید.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    وه
دسترسی سریع