«قارون» در ادبیات فارسی، کنایه از کسی است که در اندوختن مال و ثروت زیادهروی کنه و در راه خدا دیناری صرف نکنه. «گنج قارون» هم دراصطلاح به اموال بیاندازهای گفته میشه که از راه نادرست به دست اومده و درنهایت از دست صاحبش بیرون میآد.
«ضربالمثل» سخن کوتاه و مشهوریه که به مفهومی عبرتآمیز یا گفتاری نکتهآموز اشاره میکنه و جای توضیح بیشتر رو میگیره. در برنامهی «یک داستان، یک ضربالمثل» این قصههای پندآموز رو بررسی میکنیم. از هزاران ضربالمثل فارسی و ایرانی، میتونیم به «گنج قارون داره» اشاره کنیم. این مثل داستانی داره:
قارون، به روایتی، پسرعموی حضرت موسی (علیهالسلام) بود و چهرهای زیبا داشت. قارون کیمیاگری رو که تا اون زمان به غیر از حضرت موسی کسی نمیدونست، از اون حضرت یاد گرفت و از این راه ثروت بسیاری برای خودش دست و پا کرد. میگن چهل شتر کلیدهای خزانهش رو میکشیدن. به قولی دیگه، اونقدر ثروت داشته که چهل مرد کلید درِ گنجهاش رو به دوش میکشیدن... .
«ضربالمثل» سخن کوتاه و مشهوریه که به مفهومی عبرتآمیز یا گفتاری نکتهآموز اشاره میکنه و جای توضیح بیشتر رو میگیره. در برنامهی «یک داستان، یک ضربالمثل» این قصههای پندآموز رو بررسی میکنیم. از هزاران ضربالمثل فارسی و ایرانی، میتونیم به «گنج قارون داره» اشاره کنیم. این مثل داستانی داره:
قارون، به روایتی، پسرعموی حضرت موسی (علیهالسلام) بود و چهرهای زیبا داشت. قارون کیمیاگری رو که تا اون زمان به غیر از حضرت موسی کسی نمیدونست، از اون حضرت یاد گرفت و از این راه ثروت بسیاری برای خودش دست و پا کرد. میگن چهل شتر کلیدهای خزانهش رو میکشیدن. به قولی دیگه، اونقدر ثروت داشته که چهل مرد کلید درِ گنجهاش رو به دوش میکشیدن... .
صداها
-
عنوانزمان
-
8:55
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه