توی یه جنگل سبز و قشنگ، بالای یه درخت کاج، پرندهای دانا به نام «شونه بهسر» زندگی میکرد. اون پزشک جنگل بود. خانم دکتر قصهی ما یه پسر داشت به نام «کاکُلی کوچولو» که به مادرش کمک میکرد و دوست داشت در آینده مثل مادرش پزشک بشه... .
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که باید مراقب سلامتیشون باشن و اگر هم بیمار شدن، باید حتماً داروهایی رو که پزشک براشون تجویز کرده، استفاده کنن و نباید سرخود دارو بخورن... .
کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که باید مراقب سلامتیشون باشن و اگر هم بیمار شدن، باید حتماً داروهایی رو که پزشک براشون تجویز کرده، استفاده کنن و نباید سرخود دارو بخورن... .
صداها
-
عنوانزمان
-
14:05
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه