شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
پرنده تقلیدگر:
در زمان های گذشته سرزمینی بود که همه پرندگان در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها «عقاب بزرگ» پادشاه پرندگان از همه آن ها خواست که یک جا جمع شوند. پرنده ها سر قرار حاضر شدند. پادشاه به آن ها گفت جزیره ای وجود دارد که هیچ پرنده ای....
کتاب قصه کوچولو:
کتابخانه ی بزرگی بود که در دل هر کتابش، یک قصه بود.
یک روز یکی از کتاب ها گفت: دوستان بیایید هر شب یکی از قصه هایی که در دل ما نوشته شده را برای بقیه تعریف کنیم.از آن شب به بعد هر شب یک کتاب، قصه تعریف می کرد. اما در این کتابخانه یک کتاب کوچولوی خجالتی هم وجود داشت ...
اعضای خانواده:
برادر کوچیکترم، حمید، بهتازگی به مهدکودک میره. اون چیزهای تازه یاد میگیره و هر بار که از مدرسه برمیگرده، دربارهی درسهای اون روزش برامون تعریف میکنه. امروز بعد از اینکه به خونه برگشت، مثل همیشه اول سراغ یخچال رفت و چند تا میوه برداشت و خورد. بعد اومد توی اتاق من و کنار میز من ایستاد ...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
پرنده تقلیدگر:
در زمان های گذشته سرزمینی بود که همه پرندگان در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها «عقاب بزرگ» پادشاه پرندگان از همه آن ها خواست که یک جا جمع شوند. پرنده ها سر قرار حاضر شدند. پادشاه به آن ها گفت جزیره ای وجود دارد که هیچ پرنده ای....
کتاب قصه کوچولو:
کتابخانه ی بزرگی بود که در دل هر کتابش، یک قصه بود.
یک روز یکی از کتاب ها گفت: دوستان بیایید هر شب یکی از قصه هایی که در دل ما نوشته شده را برای بقیه تعریف کنیم.از آن شب به بعد هر شب یک کتاب، قصه تعریف می کرد. اما در این کتابخانه یک کتاب کوچولوی خجالتی هم وجود داشت ...
اعضای خانواده:
برادر کوچیکترم، حمید، بهتازگی به مهدکودک میره. اون چیزهای تازه یاد میگیره و هر بار که از مدرسه برمیگرده، دربارهی درسهای اون روزش برامون تعریف میکنه. امروز بعد از اینکه به خونه برگشت، مثل همیشه اول سراغ یخچال رفت و چند تا میوه برداشت و خورد. بعد اومد توی اتاق من و کنار میز من ایستاد ...
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
42:40
کاربر مهمان
کاربر مهمان