شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلوزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
گردنبند قدیمی:
در کنار رودخانه ای، خانه کوچک و تمیزی بود که پیرزنی در آن زندگی می کرد. اسم پیرزن « خانم باجی» بود. خانم باجی از مال دنیا چیز زیادی نداشت. او گردنبندی داشت که دلش می خواست به فرزندش بدهد اما خانم باجی حتی فرزندی هم نداشت ....
نوک من کو؟:
پریا کوچولو شروع به کشیدن نقاشی کرد و یک جنگل با درخت های زیاد و حیوانات مختلف کشید.
پریا کوچولو یک جوجه زرد و تپلی کشید، اما وسط نقاشی بلند شد و پیش مادرش رفت. جوجه کوچولو که نوک نداشت به دنبال پیدا کردن نوک خودش توی جنگل به راه افتاد…..
ماجراهای ماشین کوچولو - چراغ راهنمایی و رانندگی:
ماشین کوچولو همینجور که توی یه خیابون شلوغ رانندگی میکرد، چشمش خورد به جوجه کوچولو، دوست قدیمیاش.ایستاد و باهاش احوالپرسی کرد. جوجه طلایی گفت دارم میرم مهدکودک، دیرم شده، من رو میرسونی؟
ماشین کوچولو هم قبول کرد که اون رو به مهد برسونه... جوجه طلایی توی مسیر وقتی دید ماشین کوچولو سرعتش رو کم کرد و ایستاد، شاکی شد و به ماشین کوچولو گفت: من دیرم شده چرا با سرعت نمیری؟ ماشین کوچولو دلیل این کارش رو توضیح داد... بچهها به نظرتون دلیل ماشین کوچولو چی بود؟
*****
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
گردنبند قدیمی:
در کنار رودخانه ای، خانه کوچک و تمیزی بود که پیرزنی در آن زندگی می کرد. اسم پیرزن « خانم باجی» بود. خانم باجی از مال دنیا چیز زیادی نداشت. او گردنبندی داشت که دلش می خواست به فرزندش بدهد اما خانم باجی حتی فرزندی هم نداشت ....
نوک من کو؟:
پریا کوچولو شروع به کشیدن نقاشی کرد و یک جنگل با درخت های زیاد و حیوانات مختلف کشید.
پریا کوچولو یک جوجه زرد و تپلی کشید، اما وسط نقاشی بلند شد و پیش مادرش رفت. جوجه کوچولو که نوک نداشت به دنبال پیدا کردن نوک خودش توی جنگل به راه افتاد…..
ماجراهای ماشین کوچولو - چراغ راهنمایی و رانندگی:
ماشین کوچولو همینجور که توی یه خیابون شلوغ رانندگی میکرد، چشمش خورد به جوجه کوچولو، دوست قدیمیاش.ایستاد و باهاش احوالپرسی کرد. جوجه طلایی گفت دارم میرم مهدکودک، دیرم شده، من رو میرسونی؟
ماشین کوچولو هم قبول کرد که اون رو به مهد برسونه... جوجه طلایی توی مسیر وقتی دید ماشین کوچولو سرعتش رو کم کرد و ایستاد، شاکی شد و به ماشین کوچولو گفت: من دیرم شده چرا با سرعت نمیری؟ ماشین کوچولو دلیل این کارش رو توضیح داد... بچهها به نظرتون دلیل ماشین کوچولو چی بود؟
*****
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است
صداها
-
عنوانزمان
-
43:50
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان