توی یک خانه زیبا و جم وجور مادر خانه خیاطی می کرد. مامان خونه هر روز لباس و شلوار و چارقد و همه چیز می دوخت.
یک روز صدای گریه از توی کمد می اومد. آقای اتو به خانم چرخ خیاطی نگاه کرد و گفت یعنی کی توی کمد گریه میکنه؟ وسایل خیاطی یادشون اومد که مامان خونه همون روز یک جعبه رو توی کمد گذاشته و منتظر بودند تا ببیند کی داره توی جعبه و توی کمد گریه می کنه.
داستان"اتو و پارچه آبی" در شبکه سلامت پخش شده است.
یک روز صدای گریه از توی کمد می اومد. آقای اتو به خانم چرخ خیاطی نگاه کرد و گفت یعنی کی توی کمد گریه میکنه؟ وسایل خیاطی یادشون اومد که مامان خونه همون روز یک جعبه رو توی کمد گذاشته و منتظر بودند تا ببیند کی داره توی جعبه و توی کمد گریه می کنه.
داستان"اتو و پارچه آبی" در شبکه سلامت پخش شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:34
کاربر مهمان