بره کوچولوی بازیگوش همیشه در حال جست و خیز بود.
یک روز بره کوچولو حوصله اش سر رفته بود.
مادرش هم که وقت زیادی برای بازی نداشت به او گفت تا برود نقاشی کند.
اما بره کوچولو دلش می خواست با یک نفر بازی کند. مادرش از او خواست تا با بره سیاهه بازی کند اما مواظب گرگه باشد ...
یک روز بره کوچولو حوصله اش سر رفته بود.
مادرش هم که وقت زیادی برای بازی نداشت به او گفت تا برود نقاشی کند.
اما بره کوچولو دلش می خواست با یک نفر بازی کند. مادرش از او خواست تا با بره سیاهه بازی کند اما مواظب گرگه باشد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
14:28
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه