وقتی شخصی در دعوایی که هیچ ربطی به اون نداره، با دو به هم زنی، باعث بالا گرفتن دعوای دیگران بشه، از این ضربالمثل استفاده میشه که: «آتیش بیار معرکه شده».
آیا میدونید، این ضربالمثل داستانی هم داره؟
«ضرب المثل» سخن کوتاه و مشهوری است که به مفهومی عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره میکند و جای توضیح بیشتر را میگیرد. در برنامه «یک داستان، یک ضربالمثل» به بررسی این قصههای پندآموز میپردازیم. از جمله هزاران ضرب المثل فارسی و ایرانی میتوانیم به ضربالمثل «آتیش بیار معرکه شده» اشاره کنیم. این مثل داستانی دارد.
در گذشته موسیقی رواج چندانی نداشت، با این حال در مجالس شادی، از سازهایی مثل «دَف» استفاده میشد. همه افرادی که در گروه موسیقی قرار داشتند، اهل ساز و آواز بودند و سر رشتهای از آن داشتند اِلّا یک نفر.
«دایره نَمکن» یا «آتش بیار» کسی بود که هیچ علمی درباره ساز و موسیقی نداشت اما کارش بسیار مهم و اثرگذار بود؛ تا جایی که اگر نبود ابزار ساز و موسیقی دچار مشکل میشد. حتماً میپرسید چرا؟
«دف و ضرب» از چوب و پوست تشکیل شده است. در بهار و تابستان این دو ساز پوستشان خشک میشد و در پاییز و زمستان به خاطر باران و رطوبت، مرطوب میشدند.
«دایره نمکن» فردی بود که در بهار و تابستان ظرف آبی را جلوی خود قرار میداد و پوست این دو ساز را که خشک و منقبض بود، نمناک میکرد تا صدای بهتری بدهد.
از سوی دیگر همین فرد در پاییز و زمستان میشد «آتش بیار»، باید این دو ساز را بر حرارت آتش میگرفت تا رطوبت آن خشک شود.
از همین رو، این فرد نقش مهمی را در گروه موسیقی ایفا میکرد. تا آنجا که اگر دیگران کارشان را خوب انجام نمیدادند به راحتی همه چیز را از چشم او میدیدند و گناه اصلی را بر دوش آتش بیار، میانداختند؛ که اگر تو نبودی این بساط معرکه و شادی، دچار مشکل نمیشد!
آیا میدونید، این ضربالمثل داستانی هم داره؟
«ضرب المثل» سخن کوتاه و مشهوری است که به مفهومی عبرت آمیز یا گفتاری نکته آموز اشاره میکند و جای توضیح بیشتر را میگیرد. در برنامه «یک داستان، یک ضربالمثل» به بررسی این قصههای پندآموز میپردازیم. از جمله هزاران ضرب المثل فارسی و ایرانی میتوانیم به ضربالمثل «آتیش بیار معرکه شده» اشاره کنیم. این مثل داستانی دارد.
در گذشته موسیقی رواج چندانی نداشت، با این حال در مجالس شادی، از سازهایی مثل «دَف» استفاده میشد. همه افرادی که در گروه موسیقی قرار داشتند، اهل ساز و آواز بودند و سر رشتهای از آن داشتند اِلّا یک نفر.
«دایره نَمکن» یا «آتش بیار» کسی بود که هیچ علمی درباره ساز و موسیقی نداشت اما کارش بسیار مهم و اثرگذار بود؛ تا جایی که اگر نبود ابزار ساز و موسیقی دچار مشکل میشد. حتماً میپرسید چرا؟
«دف و ضرب» از چوب و پوست تشکیل شده است. در بهار و تابستان این دو ساز پوستشان خشک میشد و در پاییز و زمستان به خاطر باران و رطوبت، مرطوب میشدند.
«دایره نمکن» فردی بود که در بهار و تابستان ظرف آبی را جلوی خود قرار میداد و پوست این دو ساز را که خشک و منقبض بود، نمناک میکرد تا صدای بهتری بدهد.
از سوی دیگر همین فرد در پاییز و زمستان میشد «آتش بیار»، باید این دو ساز را بر حرارت آتش میگرفت تا رطوبت آن خشک شود.
از همین رو، این فرد نقش مهمی را در گروه موسیقی ایفا میکرد. تا آنجا که اگر دیگران کارشان را خوب انجام نمیدادند به راحتی همه چیز را از چشم او میدیدند و گناه اصلی را بر دوش آتش بیار، میانداختند؛ که اگر تو نبودی این بساط معرکه و شادی، دچار مشکل نمیشد!
صداها
-
عنوانزمان
-
7:53
کاربر مهمان
کاربر مهمان