افسانه موش و فیل

  • 1 قطعه
  • 16:32 مدت زمان
  • 965 دریافت شده
روزی موش کوچک و مغروری در گوشه ای از جنگل زندگی می کرد. او هیچ اهمیتی به خطرهای اطرافش نمی داد. موش مغرور گاه گاهی پایش را به زمین می کوبید و گوشش را روی زمین می گذاشت تا بداند زمین به لرزه افتاده است یا نه. تا اینکه عموی عاقلش به او گفت...
این داستان با زبانی ساده و روان نتیجه انجام کارها از روی جهل و نادانی و غرور بی جا را برای کودکان به خوبی بیان می کند.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع