پسری بود به نام دارا که شبی با خانواده اش به مهمانی رفت.
دارا هنگامی که مشغول بازی با بچه های دیگر بود ناگهان پریِ مهربانی با چوب جادویی اش وارد مهمانی شد. پری از دارا خواست آرزویی کند تا آن را برایش برآورده سازد. دارا هم آرزو کرد تا به آخر دنیا برود..
این داستان با زبانی ساده و روان و موزیکال ، به مقوله ی آرزو و تخیل در ذهن کودکان در سنین کودکی اشاره دارد.
دارا هنگامی که مشغول بازی با بچه های دیگر بود ناگهان پریِ مهربانی با چوب جادویی اش وارد مهمانی شد. پری از دارا خواست آرزویی کند تا آن را برایش برآورده سازد. دارا هم آرزو کرد تا به آخر دنیا برود..
این داستان با زبانی ساده و روان و موزیکال ، به مقوله ی آرزو و تخیل در ذهن کودکان در سنین کودکی اشاره دارد.
صداها
-
عنوانزمان
-
12:01
کاربر مهمان