باغ سیب

  • 1 قطعه
  • 4:14 مدت زمان
  • 91 دریافت شده
باغ عَموم پُر از درختای سیب بود. اون شب بعد از خوردن شام، عموم گفت: «فردا می خوام سیبا رو بچینم.» من پرسیدم: «عمو جان! اجازه می دین من و دخترعمو هم بیایم؟» عموم گفت: «باشه شما هم بیاین.» چاقالو کوچولو که کنارم نشسته بود، دستم رو فشار داد...
داستان «باغ سیب» از قدیمی ترین نشریه کودک و نوجوان ایران، «کیهان بچه ها» انتخاب و تهیه شده است. «گلچین قصه های کیهان بچه ها» یه همکاری جدید بین تولیدات چند رسانه ای ایرانصدا و کیهان بچه هاست که می تونین اون رو در پایگاه کودک ایرانصدا بشنوین.

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع