سبزه

  • 1 قطعه
  • 11:40 مدت زمان
  • 93 دریافت شده
در یک باغ بزرگ رود پرآب و آبی رنگی در حرکت بود. اون هر روز با سرعت از کنار سبزه خانم رد می شد. سبزه خانم به رود پر آب می گفت: صبر کن و به حرفم گوش کن اما رود پرآب همیشه عجله داشت و صبر نمی کرد. تا اینکه یک روز ...
ثروتمند کوچک برنامه ای است برای کودکان که با هدف آموزش سواد مالی و مباحث اقتصادی برای کودکان ساخته و تولید می شود.
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. زیر گنبد کبود یک رود پر آب، وسط یک باغ بزرگ حرکت می کرد. رود پر آب قصه ی ما همیشه خوشحال و خندان مسیرشو طی میکرد بدون اینکه به اطرافش توجه کنه. میدونید چرا؟ خب چون همیشه عجله داشت و فقط می خواست بره. حالا به کجا برسه؟ نمی دونم.... کنار رود پر آب و آبی رنگ قصه ی ما، سبزه خانم به همراه دوستهاش زندگی می کرد. سبزه خانم رنگ تو صورتش نمونده بود و رنگش پریده بود. بلهه اسمش سبزه بود ولی رنگش زرد شده بود. سبزه خانم هر روز به رود پر آب می گفت که رووود پر آب یک لحظه صبر کن. کارت دارم. ولی رود پر آب به حرف سبزه خانم گوش نمی داد یعنی اصلا زمان بهش اجازه نمی داد. به سبزه خانم می گفت: سلاام سبزه خانم عجله دارم باید زودتر برم. فردا سرعتمو کم می کنم و به حرفت گوش می کنم. خلاصه روز ها و ماه ها گذشت اما رود پر آب و آبی رنگ قصه ی ما هیچ وقت سرعتشو کم نکرد و به حرف سبزه خانم گوش نکرد. تا اینکه سبزه خانم زرد و زرد تر شد و دیگه حتی صحبت کردن هم براش سخت شده بود. بلهه در همین روز ها بود که

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    😗😗😘😘
  • کاربر مهمان
    🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮
  • کاربر مهمان
    علی
  • کاربر مهمان
    ببخشید عالی بود
دسترسی سریع