امین توی رختخواب چرخی خورد. سردرگم بود. از یک طرف حرفهای بچهها، از طرفی هم نمیدانست چه چیز مهمی یادش رفته... بهتر است ادامهی داستان را بشنوید.
امین توی رختخواب چرخی خورد. سردرگم بود. از یک طرف حرفهای بچهها، از طرفی هم نمیدانست چه چیز مهمی یادش رفته که مدام ذهنش را به هم میریزد. نور ماه از پنجرهی اتاق پاشیده شده بود روی آگهیهای مقوایی که گذاشته بودشان گوشهی دیوار. تقصیری نداشت که خواب ماند، تمام شب را نشسته بود پای ساختن آگهیها. وقتی که به مدرسه رسید، بچهها صف بسته بودند.
****
داستان «نفس در هوای تازه» رو از قدیمیترین نشریهی کودک و نوجوان ایران، «کیهان بچهها»، انتخاب کردهایم. «گلچین قصههای کیهان بچهها» همکاری ایرانصدا و کیهان بچههاست. این برنامه رو در پایگاه کودک ایرانصدا بشنوین.
امین توی رختخواب چرخی خورد. سردرگم بود. از یک طرف حرفهای بچهها، از طرفی هم نمیدانست چه چیز مهمی یادش رفته که مدام ذهنش را به هم میریزد. نور ماه از پنجرهی اتاق پاشیده شده بود روی آگهیهای مقوایی که گذاشته بودشان گوشهی دیوار. تقصیری نداشت که خواب ماند، تمام شب را نشسته بود پای ساختن آگهیها. وقتی که به مدرسه رسید، بچهها صف بسته بودند.
****
داستان «نفس در هوای تازه» رو از قدیمیترین نشریهی کودک و نوجوان ایران، «کیهان بچهها»، انتخاب کردهایم. «گلچین قصههای کیهان بچهها» همکاری ایرانصدا و کیهان بچههاست. این برنامه رو در پایگاه کودک ایرانصدا بشنوین.
صداها
-
عنوانزمان
-
7:21
کاربر مهمان