پیرمردی بود که با همسرش در کلبه ای کوچک، به سختی زندگی می کردند. پیزرن نخ ریسی می کرد و همسرش هم برای مردم کار می کرد. روزی پیرزن از پیرمرد خواست تا برایش یک الاغ حصیری درست کند و آن را با قیر، سیاه کند. پیرمرد هم این کار را انجام داد...
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که، بدون احتیاط و فکر دست به کاری نزنند.
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که، بدون احتیاط و فکر دست به کاری نزنند.
صداها
-
عنوانزمان
-
10:51
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه