شب رویایی برنامه ایه که هم زمان از اپلیکیشن و سایت ایرانصدا و شبکه تلویزیونی پویا قابل دسترسه. شما می تونید این برنامه رو از ایرانصدا بشنوید و یا از ساعت 9:30 تا 10در شبکه پویا ببینید... با شب رویایی همراه باشید.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
بهترین دوست:
مرد دست فروشی به نام حمید در شهری زندگی می کرد. او دوست بسیار خوبی به نام مجید داشت که مردی روستایی بود. روزی مجید از ده سبد سیبی برای حمید فرستاد و پیغام داد که می خواهد فردا شب به منزل حمید برود. سرانجام مجید به منزل دوستش رسید اما...
خرگوش کوچولوی باهوش:
«خرگوش کوچولوی باهوشی» بود که توی لونه کوچیکی وسط یه جنگل بزرگ زندگی می کرد. «سنجاب کوچولو» دوست خرگوش کوچولو بود و هر روز به خونه همدیگه می رفتن و مهمون همدیگه می شدن یه روز که سنجاب کوچولو اومد خونه خرگوش، تعجب کرد. اون دید که روی میز...
فلانی آفتابی شد:
توی افسانه ها می گفتن که اگه کسی چهل روز پشت سر هم جلوی در خونهاش رو آبوجارو کنه، «حضرت خضر» به دیدنش میآد و آرزوهاش رو برآورده میکنه. سیونه روز بود که مرد بیچاره هر روز، صبح خیلی زود از خواب بیدار میشد و جلوی در خونهش رو آب میپاشید و جارو میکرد. اون از فقر رنج میکشید. به خودش گفته بود: «اگه خضر رو ببینم، به اون میگم که دلم میخواد ثروتمند بشم. مطمئنم که تمام بدبختیها و گرفتاریهام از بیپولیه.» روز چهلم فرارسید. هنوز هوا تاریک و روشن بود که مشغول جارو کردن شد... .
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است.
کوچولوهای نازنین و دوست داشتنی سلام
براتون یه عالمه قصه و لالایی داریم
هر شب، با هم به دنیای خیالی قصه ها سفر می کنیم.
همراه شماییم با برنامه شنیدنی «شب رویایی»
******
بهترین دوست:
مرد دست فروشی به نام حمید در شهری زندگی می کرد. او دوست بسیار خوبی به نام مجید داشت که مردی روستایی بود. روزی مجید از ده سبد سیبی برای حمید فرستاد و پیغام داد که می خواهد فردا شب به منزل حمید برود. سرانجام مجید به منزل دوستش رسید اما...
خرگوش کوچولوی باهوش:
«خرگوش کوچولوی باهوشی» بود که توی لونه کوچیکی وسط یه جنگل بزرگ زندگی می کرد. «سنجاب کوچولو» دوست خرگوش کوچولو بود و هر روز به خونه همدیگه می رفتن و مهمون همدیگه می شدن یه روز که سنجاب کوچولو اومد خونه خرگوش، تعجب کرد. اون دید که روی میز...
فلانی آفتابی شد:
توی افسانه ها می گفتن که اگه کسی چهل روز پشت سر هم جلوی در خونهاش رو آبوجارو کنه، «حضرت خضر» به دیدنش میآد و آرزوهاش رو برآورده میکنه. سیونه روز بود که مرد بیچاره هر روز، صبح خیلی زود از خواب بیدار میشد و جلوی در خونهش رو آب میپاشید و جارو میکرد. اون از فقر رنج میکشید. به خودش گفته بود: «اگه خضر رو ببینم، به اون میگم که دلم میخواد ثروتمند بشم. مطمئنم که تمام بدبختیها و گرفتاریهام از بیپولیه.» روز چهلم فرارسید. هنوز هوا تاریک و روشن بود که مشغول جارو کردن شد... .
******
ادامه این داستان ها رو می تونید توی این قسمت از برنامه بشنوین پس بیاین با هم بریم سراغ برنامه خودتون، شب رویایی
برنامه «شب رویایی» به تهیه کنندگی آتی جان افشان در شبکه رادیویی ایرانصدا تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
40:28
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه