یک روز مادربزرگ رفت کنار حوض آب نشست تا وضو بگیره.
مینا کوچولو دلش می خواست با مادربزرگ به مسجد برود و نماز بخواند.
مادربزرگ قبول کرد که او را با خودش ببرد به شرطی که بازیگوشی نکند ...
مینا کوچولو دلش می خواست با مادربزرگ به مسجد برود و نماز بخواند.
مادربزرگ قبول کرد که او را با خودش ببرد به شرطی که بازیگوشی نکند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:22
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه