آش نذری همسایه

  • 1 قطعه
  • 13:19 مدت زمان
  • 49 دریافت شده
هوا سرد شده بود و حسام دیگر نمی توانست به پارک برود.
پاییز شده بود و حسام کوچولو با پدربزرگ و مادربزرگش در خانه می ماندند چون هوا داشت سرد می شد.
یک روز مادربزرگ حسام مریض شده بود و آنها چیزی برای نهار نداشتند. اما بوی آش همه جا را پر کرده بود ...

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

دسترسی سریع