شب بود و ماه از آسمان به خانه ها و بچه ها نگاه می کرد.
ماه مهربان چشمش به یکی از بچه ها افتاد که هنوز نخوابیده بود.
ماه به پنجره زد و از دخترک پرسید: چرا ناراحتی؟ چرا نخوابیده ای؟ ...
ماه مهربان چشمش به یکی از بچه ها افتاد که هنوز نخوابیده بود.
ماه به پنجره زد و از دخترک پرسید: چرا ناراحتی؟ چرا نخوابیده ای؟ ...
صداها
-
عنوانزمان
-
12:35
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه