مادر نازی کوچولو مهمان داشت. او به جای مرتب کردن اتاقش وسایلش را زیر تخت گذاشته بود.
نازی کوچولو که حسابی با دختر مهمان بازی کرده بود خسته شده بود. شب که شد نازی زود به رختخواب رفت و خوابید. او وسایلش را از زیر تخت بیرون نیاورد. حوله و شانه و کتاب نازی خیلی ناراحت بودند ...
نازی کوچولو که حسابی با دختر مهمان بازی کرده بود خسته شده بود. شب که شد نازی زود به رختخواب رفت و خوابید. او وسایلش را از زیر تخت بیرون نیاورد. حوله و شانه و کتاب نازی خیلی ناراحت بودند ...
صداها
-
عنوانزمان
-
11:01
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه