ماشین زرد خیلی خوشحال و خندان بود. او چراغ های زیبایی داشت.
ماشین زرد هر روز صاحبش را سر کار می برد. بوق می زد و خوشحال بود.
صاحب ماشین زیاد به آن توجه نمی کرد. او وقت نداشت ماشینش را بشوید و آن را به تعمیرگاه ببرد ...
ماشین زرد هر روز صاحبش را سر کار می برد. بوق می زد و خوشحال بود.
صاحب ماشین زیاد به آن توجه نمی کرد. او وقت نداشت ماشینش را بشوید و آن را به تعمیرگاه ببرد ...
صداها
-
عنوانزمان
-
13:40
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه