همکار

  • 1 قطعه
  • 13:32 مدت زمان
  • 113 دریافت شده
خانواده‌‌‌‌ی کیوان یک باغ داشتند.
وقتی آنها به باغ می‌‌رفتند، هرکس کاری را انجام می‌‌داد. پدربزرگ درختان را هرس می‌‌کرد. پدر، میوه‌‌ها را می‌‌چید. کیوان هم خاک‌‌بازی می‌‌کرد. کیوان دلش می‌‌خواست کار مهمی انجام دهد، ولی به او اجازه نمی‌‌‌دادند... .

صداها

اطلاعات تکمیلی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

  • کاربر مهمان
    خاتم نشیبا اسم ماهم بگو محمد طاها
  • کاربر مهمان
    ممنون خیلی عالی بود
  • کاربر مهمان
    عالی بود خیلی ممنون
  • کاربر مهمان
    💌💘💝❣💟💕💞💓💗💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🎅🧀🌽🥕🍔🥙🍖🍗🥗🍲🥘🍳🍿🍱🍨🍧🍭🍬🍫🥧🧁🍰🍯🍷🍼🍹🍺🍻🥂🥃🥤🧋🔪🥄🍴🍽🥢🧊🧉🧃🏺
  • کاربر مهمان
    🎄🎆🎇🧊🧨✨🎈🎉🎊🎍🎎🎏🎑🏅🏆🎖🎫🎟🎗🎁🎀🎀🎀🎀🎀🎀🥇🥈🥉🔮🖼🩱🛍👝👛👚👙💄🚺☪️⏭⏩⏸◀️▶️⏪⏮🔼⏫🔽📶⏸⏹📴📳📶🔆🔅🎦⏏⏺♀️♂️⚧✖➕➖➗♾❔❕❗〰️⚕❓⁉️‼️❌✔®️✅✳✴☑⚕❇✔⚪🟤🟣🔵🟢🟡🟠🉑️⚫🟥🟧🟨🟩🟩🟦🟦🟪🟪🟫🟫⬛⬛⬜⬜◼◼◻◻◾◾◾🟫▫️▪️◽◾◻◼⬜⬛🔶️🔷️🔸️🔹️🔺️🔻💠🔘🔳🔲
  • کاربر مهمان
    ♀️‼️⁉️❓❔❕❗〰️⚕
  • کاربر مهمان
    🚰🚰🚰🩱🥻👙👚👛👜👝🛍👡👠🥿🩰👑👒💄💎💍🎵🎵📲📱📘📗🔎🔍📕📔📼🪔📹🏮📸📷🔦📙📚📓📒📃📜📄📰💵💴🪙💰🏷🔖📑🗞💷💶💸💳🧾💱💲✉📪📫📦📥📤📩📨📧🗂📂📁💼📝🖍🖌📍📍📍📍🩸🚿🪞🧼🌃🏙🌄🌅🌆♨️🌉🌇🌒🌓🌚🌛🌜🌔🌕🌖☀️🌗🌝🌘🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌑🌙🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌞🌤⛈⛅☁️🌌🌌🌌🌌سلام 🌟🌟🌟
دسترسی سریع