قصههای قبل از خواب مجموعه داستانهاییه که خانم شیده معاونی عزیز، با صدای گرم و دلنشینشون، برای شما اجرا میکنن.
سنجاب قصهی ما خیلی کوچولو بود؛ کوچولوتر از اونی که زمستون رو دیده باشه و بدونه چه شکلیه. بهخاطر همین وقتی که زمستون رسید، از وزش باد شمال و جنوب و سرمای شدید خیلی ترسیده بود. اون حتی وقتی که دید دوستای قشنگش، درخت و گل سرخ، خشک شدن و از بین رفتن، خیلی خیلی ناراحت شد. سنجاب با ناراحتی رفت توی لونهش و خوابید و به خواب زمستونی رفت... .
***
داستان «سنجاب کوچولو بالأخره حقیقت را فهمید» در شبکهی رادیویی ایرانصدا، به تهیهکنندگی آتی جانافشان، تولید شدهاست.
سنجاب قصهی ما خیلی کوچولو بود؛ کوچولوتر از اونی که زمستون رو دیده باشه و بدونه چه شکلیه. بهخاطر همین وقتی که زمستون رسید، از وزش باد شمال و جنوب و سرمای شدید خیلی ترسیده بود. اون حتی وقتی که دید دوستای قشنگش، درخت و گل سرخ، خشک شدن و از بین رفتن، خیلی خیلی ناراحت شد. سنجاب با ناراحتی رفت توی لونهش و خوابید و به خواب زمستونی رفت... .
***
داستان «سنجاب کوچولو بالأخره حقیقت را فهمید» در شبکهی رادیویی ایرانصدا، به تهیهکنندگی آتی جانافشان، تولید شدهاست.
صداها
-
عنوانزمان
-
9:43
کاربر مهمان