توی آشپزخانه چاقوی تیزی زندگی می کرد که همیشه به دنبال اذیت کردن دیگران بود.
یک روز صبح همه وسایل آشپزخانه از دست چاقوی مزاحم پنهان شدند. خانم صاحب خانه چاقو را روی زمین دید و برش داشت و لبه اش رو نگاه کرد و گفت : ای وای چقدر این چاقو کند شده است. وسایل آشپزخانه با شنیدن این حرف بیرون آمدند و دیگر از چاقو نترسیدند. اما هیچ کس هم حاضر نبود با چاقو دوست بشود و چاقو تنها ماند.
داستان"چاقوی تیز" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
یک روز صبح همه وسایل آشپزخانه از دست چاقوی مزاحم پنهان شدند. خانم صاحب خانه چاقو را روی زمین دید و برش داشت و لبه اش رو نگاه کرد و گفت : ای وای چقدر این چاقو کند شده است. وسایل آشپزخانه با شنیدن این حرف بیرون آمدند و دیگر از چاقو نترسیدند. اما هیچ کس هم حاضر نبود با چاقو دوست بشود و چاقو تنها ماند.
داستان"چاقوی تیز" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
10:47
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه