فاطمه مدت ها منتظر روز تولدش بود.
بالاخره روز تولد فاطمه از راه رسید. مادر صبح از خواب بیدار شد. صبحانه و نهار درست کرد. اما یک چیز دیگر هم می خواست درست کند. مادر داشت کیک درست می کرد. یک کیک شکلاتی.
پدر هم از راه رسید. با یک کادو بزرگ در دست ...
بالاخره روز تولد فاطمه از راه رسید. مادر صبح از خواب بیدار شد. صبحانه و نهار درست کرد. اما یک چیز دیگر هم می خواست درست کند. مادر داشت کیک درست می کرد. یک کیک شکلاتی.
پدر هم از راه رسید. با یک کادو بزرگ در دست ...
صداها
-
عنوانزمان
-
10:19
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان