ننه گلی حسابی کار کرده بود و خسته بود و نوه کوچولوی ننه گلی آروم و بی صدا کنار ننه رفت که بخوابد.
ننه گلی که خوابید سوگلی یادش افتاد که باید روسری اش را برای مهمانی فردا بشوید. اما خیلی خوابش می آمد. خانم مرغه سوگلی را صدا کرد تا برایش لالایی بخواند و بخواباند.
داستان "لالایی" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
ننه گلی که خوابید سوگلی یادش افتاد که باید روسری اش را برای مهمانی فردا بشوید. اما خیلی خوابش می آمد. خانم مرغه سوگلی را صدا کرد تا برایش لالایی بخواند و بخواباند.
داستان "لالایی" در شبکه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است.
صداها
-
عنوانزمان
-
13:55
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه